سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین/ هر قطره زود پیش تو دریا شود، حسین!/ فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد/ باید که زیر نامه اش امضا شود: "حسین"
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه

بسم الله الرّحمن الرّحیم

گفت:دلم گرفته،خیلی دلم گرفته...

خواستم سر به سرش بگذارم،گفتم:چرا گرفته دلت؟مثل آنکه تنهایی

      چقدر هم تنها

                       خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی

                       دچار یعنی...

نگذاشت بقیه اش رو بخونم،گفت:حال و حوصله ی شوخی ندارم.

گفتم:زندگی یعنی یک سار پرید.

         از چه دلتنگ شدی؟

         دلخوشی ها کم نیست،مثلا این خورشید

         کودک پس فردا،کفتر آن هفته...

 

گفت:  نفس آدم ها

سر به سر افسرده ست

روزگاریست در این گوشه ی پژمرده هوا

هر نشاطی مرده ست

دست جادویی شب

در به روی من و غم می بندد

می کنم هر چه تلاش

او به من می خندد...

 

گفتم: گوش کن،جادّه صدا می زند از دور قدم های تو را

چشم تو زینت تاریکی نیست

پلک ها را بتکان،کفش به پا کن و بیا...

 

گفت:بانگی از دور مرا می خواند

        لیک پاهایم در قیر شب است.

 

گفتم: صبح خواهد شد

        و به این کاسه ی آب

       آسمان هجرت خواهد کرد

 

گفت:در ابعاد این عصر خاموش

        من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم

 

گفتم:ماه بالای سر تنهاییست...

 

گفت:باید امشب بروم

       من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم

       حرفی از جنس زمان نشنیدم

 

گفتم:جادّه یعنی غربت...

 

گفت:دنگ...،دنگ...

لحظه ها می گذرد،

آنچه بگذشت،نمی آید باز.

قصّه ای هست که هرگز دیگر

نتوان شد آغاز...

 

گفتم:زندگی خالی نیست،

مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست

آری

تا شقایق هست،زندگی باید کرد.

 

گفت:عبور باید کرد...

و من مسافرم ای بادهای هموار

مرا به خلوت ابعاد زندگی ببرید.

 

گفتم:عبور باید کرد

و همنورد افق های دور باید شد

و گاه در رگ یک حرف،خیمه باید زد....

پ.ن:تمام شعرها از هشت کتاب سهراب سپهری انتخاب شده.

 




نویسنده در شنبه 87/6/16 |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
طراح قالب
ثامن تم